معنی فارسی free speech
B2 /fɹiː ˈspiːtʃ/آزادی بیان، حق افراد برای بیان افکار، نظرات و احساسات خود بدون ترس از مجازات.
The right to express any opinions without censorship or restraint.
- noun
noun
معنی(noun):
The right to express an opinion in public without being restrained or censored.
example
معنی(example):
آزادی بیان در یک دموکراسی ضروری است.
مثال:
Free speech is essential in a democracy.
معنی(example):
مردم باید اجازه داشته باشند نظرات خود را به عنوان بخشی از آزادی بیان بیان کنند.
مثال:
People should be allowed to express their opinions as part of free speech.
معنی فارسی کلمه free speech
:
آزادی بیان، حق افراد برای بیان افکار، نظرات و احساسات خود بدون ترس از مجازات.