معنی فارسی free spirit
B1روح آزاده، شخصی است که به طور مستقل و بدون محدودیت‌های اجتماعی زندگی می‌کند.
A person who is independent and lives life according to their own values.
- noun
noun
معنی(noun):
One who is a nonconformist or who does not recognize the authority of others.
معنی(noun):
A member of the organized heretic movement Brethren of the Free Spirit in opposition of the Catholic Church from the 13th to 15th centuries.
example
معنی(example):
او روح آزاده‌ای دارد و عاشق سفر است.
مثال:
She has a free spirit and loves to travel.
معنی(example):
یک روح آزاده معمولاً رویای خود و علاقه‌مندی‌های خود را دنبال می‌کند.
مثال:
A free spirit often follows their dreams and passions.
معنی فارسی کلمه free spirit
:
روح آزاده، شخصی است که به طور مستقل و بدون محدودیت‌های اجتماعی زندگی می‌کند.
