معنی فارسی freefloat
B1شناوری آزاد به حالتی اشاره دارد که یک شی از نیروی جاذبه یا سایر نیروهای خارجی رهاست.
A state where an object is not affected by external forces and floats freely.
- NOUN
example
معنی(example):
هواپیما میتواند در هوا به صورت آزاد شناور باشد.
مثال:
The balloon can freefloat in the air.
معنی(example):
در یک خلا، اثر شناوری آزاد بسیار مشهود است.
مثال:
In a vacuum, the freefloat effect is very noticeable.
معنی فارسی کلمه freefloat
:
شناوری آزاد به حالتی اشاره دارد که یک شی از نیروی جاذبه یا سایر نیروهای خارجی رهاست.