معنی فارسی freethink

B2

آزاد اندیش، کسی که به طور مستقل و بدون پیروی از عقاید رایج فکر می‌کند.

To think independently; to challenge or reject traditional beliefs.

example
معنی(example):

آزاد اندیشی به معنای چالش با ایده‌های متعارف است.

مثال:

To freethink is to challenge conventional ideas.

معنی(example):

او یک آزاد اندیش است که همه چیز را زیر سوال می‌برد.

مثال:

She is a freethink who questions everything.

معنی فارسی کلمه freethink

:

آزاد اندیش، کسی که به طور مستقل و بدون پیروی از عقاید رایج فکر می‌کند.