معنی فارسی freit

B1

پذیرفتن، قبول کردن اشتباهات یا خطاها به عنوان قسمتی از خود.

To accept or acknowledge one’s mistakes or wrongdoings.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت اشتباهاتش را بپذیرد و از آنها درس بگیرد.

مثال:

He decided to freit his mistakes and learn from them.

معنی(example):

مهم است که اشتباهات خود را بپذیریم تا رشد کنیم.

مثال:

It's important to freit our wrongdoings in order to grow.

معنی فارسی کلمه freit

:

پذیرفتن، قبول کردن اشتباهات یا خطاها به عنوان قسمتی از خود.