معنی فارسی fremitus

B1

فوران، به معنای لرزش یا ارتعاشی که در حین معاینه پزشکی حس می‌شود.

A palpable vibration transmitted through the body, often used in medical examinations.

example
معنی(example):

پزشک در طول معاینه، فوران را احساس کرد.

مثال:

The doctor felt the fremitus during the examination.

معنی(example):

فوران می‌تواند نشانه مشکلات ریوی باشد.

مثال:

Fremitus can indicate lung issues.

معنی فارسی کلمه fremitus

:

فوران، به معنای لرزش یا ارتعاشی که در حین معاینه پزشکی حس می‌شود.