معنی فارسی frogleaf

B1

گیاهی که وجود آن قورباغه‌ها را جلب می‌کند و جاذبه‌ای برای آنها است.

A type of plant associated with frogs, often found in wetland areas.

example
معنی(example):

برگ قورباغه گیاهی منحصر به فرد است که قورباغه‌ها را جذب می‌کند.

مثال:

The frogleaf is a unique plant that attracts frogs.

معنی(example):

ما در حین کوهپیمایی در زمین‌های رطوبی یک برگ قورباغه پیدا کردیم.

مثال:

We found a frogleaf during our hike in the wetlands.

معنی فارسی کلمه frogleaf

: معنی frogleaf به فارسی

گیاهی که وجود آن قورباغه‌ها را جلب می‌کند و جاذبه‌ای برای آنها است.