معنی فارسی froghood
B1دوران زندگی که موجودی به قورباغه تبدیل میشود، شامل رفتارها و ویژگیهای خاصی است.
The state or condition of being a frog, typically referring to the life stage of frogs.
- NOUN
example
معنی(example):
در دوران قورباغگی، موجود به راحتی میجست و بازی میکرد.
مثال:
In froghood, the creature jumps and plays freely.
معنی(example):
دوران قورباغگی پرندگان از مراحل شاد زندگی است.
مثال:
The froghood of the tadpole is a joyful stage of life.
معنی فارسی کلمه froghood
:
دوران زندگی که موجودی به قورباغه تبدیل میشود، شامل رفتارها و ویژگیهای خاصی است.