معنی فارسی from isfahan

B1

از: حرف اضافه‌ای که نشان‌دهنده منبع یا مبدا می‌باشد. همچنین، اصفهان، یک شهر تاریخی و فرهنگی در مرکز ایران است که به خاطر زیبایی‌ها و تخته‌سنگ‌هایش مشهور است.

A preposition indicating the origin or starting point; Isfahan is a historical and cultural city in central Iran, known for its beauty.

example
معنی(example):

من از اصفهان هستم، شهری زیبا در ایران.

مثال:

I am from Isfahan, a beautiful city in Iran.

معنی(example):

او از اصفهان به تهران برای تحصیل منتقل شد.

مثال:

She moved from Isfahan to Tehran for her studies.

معنی فارسی کلمه from isfahan

: معنی from isfahan به فارسی

از: حرف اضافه‌ای که نشان‌دهنده منبع یا مبدا می‌باشد. همچنین، اصفهان، یک شهر تاریخی و فرهنگی در مرکز ایران است که به خاطر زیبایی‌ها و تخته‌سنگ‌هایش مشهور است.