معنی فارسی fromwards

B1

به سمت جلو، به معنای پیشرفت یا حرکت به سمت جلو در یک مسیر.

Onward in time or space; indicating movement towards a destination.

example
معنی(example):

جاده از اینجا به سمت کوه‌ها ادامه دارد.

مثال:

The road continues fromwards towards the mountains.

معنی(example):

او از اینجا نگاه کرد و غروب آفتاب را دید.

مثال:

She looked fromwards and saw the sunset.

معنی فارسی کلمه fromwards

: معنی fromwards به فارسی

به سمت جلو، به معنای پیشرفت یا حرکت به سمت جلو در یک مسیر.