معنی فارسی front and centre
B1در جلو و مرکز، به طور واضح و عمده ظاهر شدن.
In a conspicuous or prominent position.
- IDIOM
example
معنی(example):
لطفاً مطمئن شوید که لوگو در جلوی صفحه و مرکز قرار دارد.
مثال:
Please make sure to place the logo front and centre on the page.
معنی(example):
استعداد او در نمایش استعدادها در جلو و مرکز بود.
مثال:
Her talent was front and centre at the talent show.
معنی فارسی کلمه front and centre
:
در جلو و مرکز، به طور واضح و عمده ظاهر شدن.