معنی فارسی frontal lobe
B2لوب پیشانی، بخش جلویی مغز که مسئول فعالیت‌های تصمیم‌گیری و کنترل رفتار است.
The part of the brain located at the front, associated with reasoning, motor skills, higher level cognitive functions, and expressive language.
- noun
noun
معنی(noun):
One of the four major divisions of the cerebrum of the brain, located behind the forehead.
example
معنی(example):
lobus پیشانی مسئول تصمیم‌گیری و حل مسائل است.
مثال:
The frontal lobe is responsible for decision making and problem solving.
معنی(example):
آسیب به lobus پیشانی می‌تواند بر شخصیت یک فرد تأثیر بگذارد.
مثال:
Damage to the frontal lobe can affect a person’s personality.
معنی فارسی کلمه frontal lobe
:
لوب پیشانی، بخش جلویی مغز که مسئول فعالیت‌های تصمیم‌گیری و کنترل رفتار است.
