معنی فارسی frory
B1فروری به روزی گفته میشود که هوای سرد و برفی دارد و معمولاً با احساس نشاط همراه است.
A term describing a cold, frosty day, often associated with cheerfulness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روز فروری باعث شادی همه شد.
مثال:
The frory day made everyone feel cheerful.
معنی(example):
او یک لباس فروری به مهمانی پوشید.
مثال:
She wore a frory dress to the party.
معنی فارسی کلمه frory
:فروری به روزی گفته میشود که هوای سرد و برفی دارد و معمولاً با احساس نشاط همراه است.