معنی فارسی frost stat

B1

دستگاهی که دما را اندازه‌گیری می‌کند تا شرایط یخ‌زدگی را از نظر جلوگیری از آسیب به محیط‌های کشاورزی کنترل کند.

A device that monitors and controls temperature to prevent frost damage in crops.

example
معنی(example):

دستگاه نظارت بر یخ‌زدگی دما در گلخانه را کنترل می‌کند.

مثال:

The frost stat monitors temperature levels in the greenhouse.

معنی(example):

تنظیم درست دستگاه نظارت بر یخ‌زدگی می‌تواند به جلوگیری از آسیب به محصولات کمک کند.

مثال:

Adjusting the frost stat can help prevent crop damage.

معنی فارسی کلمه frost stat

: معنی frost stat به فارسی

دستگاهی که دما را اندازه‌گیری می‌کند تا شرایط یخ‌زدگی را از نظر جلوگیری از آسیب به محیط‌های کشاورزی کنترل کند.