معنی فارسی frost-resistant
B1گیاهانی که میتوانند در دماهای پایین و شرایط یخبندان زنده بمانند.
Plants or crops that can withstand cold temperatures and frosty conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاهان مقاوم به سرما هستند و میتوانند در هوای سرد زنده بمانند.
مثال:
These plants are frost-resistant and can survive cold weather.
معنی(example):
انتخاب گیاهان مقاوم به سرما میتواند برای کشاورزان مفید باشد.
مثال:
Choosing frost-resistant crops can benefit farmers.
معنی فارسی کلمه frost-resistant
:
گیاهانی که میتوانند در دماهای پایین و شرایط یخبندان زنده بمانند.