معنی فارسی frosteds

A2

شیرینی‌های با روکش یخی یا خنک که معمولاً در دسرها استفاده می‌شود.

Frosted items, usually referring to desserts that are covered with icing or frosting.

example
معنی(example):

سرمازدگی‌های روی شیشه باعث می‌شد که دیدن خارج دشوار باشد.

مثال:

The frosteds on the window made it hard to see outside.

معنی(example):

فروشگاه نانوایی دسرهای خوشمزه‌ای را که محبوب مشتریان بودند، فروخت.

مثال:

The bakery sold delicious frosteds that were popular with customers.

معنی فارسی کلمه frosteds

:

شیرینی‌های با روکش یخی یا خنک که معمولاً در دسرها استفاده می‌شود.