معنی فارسی frough

B1

ناهمواری، به بخشی از زمین گفته می‌شود که دارای تغییراتی در ارتفاع و سطح است.

Unevenness or irregularity in a surface or terrain.

example
معنی(example):

زیبایی ناهمواری‌های منظره جالب و خاص بود.

مثال:

The frough of the landscape was captivating and unique.

معنی(example):

ما در طول پیاده‌روی‌مان در کوه‌ها به ناهمواری‌ها نگاه کردیم.

مثال:

We admired the frough during our hike in the mountains.

معنی فارسی کلمه frough

: معنی frough به فارسی

ناهمواری، به بخشی از زمین گفته می‌شود که دارای تغییراتی در ارتفاع و سطح است.