معنی فارسی frowners
B1فریکنندهها، افرادی که حالت ناراضی و ابروهای درهم کشیده دارند.
Individuals who frown often, indicating displeasure or disagreement.
- NOUN
example
معنی(example):
این گروه شامل چندین فریکننده بود که با پیشنهاد مخالف بودند.
مثال:
The group included several frowners who disagreed with the proposal.
معنی(example):
فریکنندگان در تماشاچیان به نظر میرسیدند از اجرا خوششان نیامده است.
مثال:
Frowners in the audience seemed to dislike the performance.
معنی فارسی کلمه frowners
:فریکنندهها، افرادی که حالت ناراضی و ابروهای درهم کشیده دارند.