معنی فارسی fructificative
B1ثمربخش، به مواردی اشاره میکند که باعث رشد و تولید میوه میشوند.
Promoting or causing fruitfulness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط خاص برای رشد گیاهان ثمربخش است.
مثال:
Certain conditions are fructificative for plant growth.
معنی(example):
راهنما عوامل ثمربخش اکوسیستم را توضیح داد.
مثال:
The guide explained the fructificative factors of the ecosystem.
معنی فارسی کلمه fructificative
:ثمربخش، به مواردی اشاره میکند که باعث رشد و تولید میوه میشوند.