معنی فارسی fructifier
B1میوهزا، چیزی که به تولید میوه کمک میکند.
Something or someone that causes or enhances fruitfulness.
- NOUN
example
معنی(example):
کشاورز از یک ماده میوهزا برای افزایش محصول استفاده میکند.
مثال:
The farmer uses a fructifier to enhance yield.
معنی(example):
یک ماده میوهزای خوب میتواند کیفیت میوه را بهبود بخشد.
مثال:
A good fructifier can improve the quality of fruit.
معنی فارسی کلمه fructifier
:میوهزا، چیزی که به تولید میوه کمک میکند.