معنی فارسی fsa

B1

FSA به معنای اداره خدمات کشاورزی است و نهاد دولتی برای حمایت از کشاورزان و تامین مالی آنها است.

A governmental organization that provides support and assistance to farmers and agricultural businesses.

example
معنی(example):

FSA برای مدیریت وظایف کشاورزی ضروری است.

مثال:

The fsa is necessary for managing agricultural tasks.

معنی(example):

او برای خرید تجهیزات جدید از طریق FSA درخواست وام داد.

مثال:

She applied for a loan through the fsa to buy new equipment.

معنی فارسی کلمه fsa

: معنی fsa به فارسی

FSA به معنای اداره خدمات کشاورزی است و نهاد دولتی برای حمایت از کشاورزان و تامین مالی آنها است.