معنی فارسی fst

B1

FST شاخصی است برای سنجش میزان تفاوت ژنتیکی بین جمعیت‌ها.

A measure of genetic variance that describes the proportion of genetic variation due to differences among populations.

example
معنی(example):

FST به اندازه‌گیری تنوع ژنتیکی اشاره دارد.

مثال:

Fst refers to the measure of genetic variation.

معنی(example):

مقادیر بالای FST نشان‌دهنده تفاوت‌های ژنتیکی بیشتر است.

مثال:

Higher fst values indicate greater genetic differentiation.

معنی فارسی کلمه fst

: معنی fst به فارسی

FST شاخصی است برای سنجش میزان تفاوت ژنتیکی بین جمعیت‌ها.