معنی فارسی fta
B1توافقنامهای بین دو یا چند کشور برای کاهش یا حذف موانع تجاری، به منظور تسهیل تجارت و سرمایهگذاری.
An agreement between two or more countries to reduce or eliminate trade barriers in order to facilitate trade and investment.
- OTHER
example
معنی(example):
سیاست جدید به دنبال بهبود توافق FTA است.
مثال:
The new policy aims to improve the FTA agreement.
معنی(example):
کشورها معمولاً شرایط را تحت یک توافق FTA مذاکره میکنند.
مثال:
Countries often negotiate terms under an FTA.
معنی فارسی کلمه fta
:
توافقنامهای بین دو یا چند کشور برای کاهش یا حذف موانع تجاری، به منظور تسهیل تجارت و سرمایهگذاری.