معنی فارسی ftc
B1سازمان فدرال تجارت که مسئول تنظیم و نظارت بر فعالیتهای تجاری است تا اطمینان حاصل کند که کسب و کارها به طور عادلانه عمل میکنند.
The federal agency that regulates and monitors business practices to ensure fairness in commerce.
- OTHER
example
معنی(example):
FTC از مصرفکنندگان در برابر شیوههای ناعادلانه تجاری حفاظت میکند.
مثال:
The FTC protects consumers from unfair business practices.
معنی(example):
هر ساله شکایات زیادی به FTC ارائه میشود.
مثال:
Many complaints are filed with the FTC each year.
معنی فارسی کلمه ftc
:
سازمان فدرال تجارت که مسئول تنظیم و نظارت بر فعالیتهای تجاری است تا اطمینان حاصل کند که کسب و کارها به طور عادلانه عمل میکنند.