معنی فارسی fulgurous
B2فلقی، به معنای درخشان و تابان، معمولاً اشاره به رنگها و اشکال برجسته.
Characterized by brightness or brilliance; often used to describe vivid colors or striking designs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گل فلقی در تاریکی درخشید.
مثال:
The fulgurous flower glowed in the dark.
معنی(example):
او لباسی فلقی پوشید که توجه همه را جلب کرد.
مثال:
She wore a fulgurous dress that caught everyone's eye.
معنی فارسی کلمه fulgurous
:فلقی، به معنای درخشان و تابان، معمولاً اشاره به رنگها و اشکال برجسته.