معنی فارسی fulgurator

B2

فلقی‌ساز، ابزاری برای تولید یا اندازه‌گیری نور و جرقه ناشی از برق.

An instrument used to generate or measure flashes of light or electric discharges.

example
معنی(example):

فلقی‌ساز ابزاری است که در برخی آزمایشات علمی استفاده می‌شود.

مثال:

The fulgurator is a tool used in certain scientific experiments.

معنی(example):

پژوهشگران به فلقی‌ساز برای اندازه‌گیری تخلیه‌های الکتریکی اعتماد کردند.

مثال:

Researchers relied on the fulgurator to measure electric discharges.

معنی فارسی کلمه fulgurator

:

فلقی‌ساز، ابزاری برای تولید یا اندازه‌گیری نور و جرقه ناشی از برق.