معنی فارسی fumigator
B1فومی کننده به فرد یا دستگاهی گفته میشود که مسئول فومی کردن فضاها برای کنترل آفات است.
A person or machine that applies fumigation processes to control pests.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فومی کننده برای درمان انبار استخدام میشود.
مثال:
A fumigator is hired to treat the warehouse.
معنی(example):
فومی کننده از مواد شیمیایی خاصی برای از بین بردن آفات استفاده کرد.
مثال:
The fumigator used special chemicals to clear the pests.
معنی فارسی کلمه fumigator
:فومی کننده به فرد یا دستگاهی گفته میشود که مسئول فومی کردن فضاها برای کنترل آفات است.