معنی فارسی functionated

B1

عملکرد داده شده، به وضعیتی اطلاق می‌شود که یک سیستم یا نرم‌افزار به شکل خاصی کار کند.

The state of being operated or having function.

example
معنی(example):

مدل‌های عملکردی شده نشان می‌دهند که سیستم تحت شرایط مختلف چگونه کار می‌کند.

مثال:

The functionated models show how the system operates under different conditions.

معنی(example):

تحلیل‌گران پاسخ‌های عملکردی شده نرم‌افزار را بررسی کردند.

مثال:

Analysts examined the functionated responses of the software.

معنی فارسی کلمه functionated

:

عملکرد داده شده، به وضعیتی اطلاق می‌شود که یک سیستم یا نرم‌افزار به شکل خاصی کار کند.