معنی فارسی furnaceman

B1

شخصی که در زمینه نصب، تعمیر و نگهداری کوره‌ها یا سیستم‌های گرمایشی کار می‌کند.

A worker who operates and maintains a furnace.

example
معنی(example):

شخص شومینه کار سیستم گرمایش کل ساختمان را مدیریت کرد.

مثال:

The furnaceman managed the heating system of the entire building.

معنی(example):

به عنوان یک شومینه‌کار، او مسئول تعمیر و نگهداری بود.

مثال:

As a furnaceman, he was responsible for repair and maintenance.

معنی فارسی کلمه furnaceman

:

شخصی که در زمینه نصب، تعمیر و نگهداری کوره‌ها یا سیستم‌های گرمایشی کار می‌کند.