معنی فارسی furnacemen

B1

جمع شومینه‌کار، افرادی که در زمینه مدیریت و نگهداری کوره‌ها فعالیت می‌کنند.

Plural of furnaceman; multiple workers who operate and maintain furnaces.

example
معنی(example):

شومینه‌کاران بی‌وقفه کار می‌کردند تا کارخانه گرم بماند.

مثال:

The furnacemen worked tirelessly to keep the factory warm.

معنی(example):

شومینه‌کاران برای عملیات در هنگام ماه‌های سرد ضروری هستند.

مثال:

Furnacemen are essential for the operation during the cold months.

معنی فارسی کلمه furnacemen

:

جمع شومینه‌کار، افرادی که در زمینه مدیریت و نگهداری کوره‌ها فعالیت می‌کنند.