معنی فارسی fuscohyaline
B1فوسکوهیالین به مادهای اطلاق میشود که ممکن است خاصیت شفاف و رنگ تیرهای داشته باشد و در زیر میکروسکوپ قابل مشاهده است.
A term used to describe a substance that is dark and translucent, often seen in biological contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
دانشمند ساختار را زیر میکروسکوپ به عنوان فوسکوهیالین توصیف کرد.
مثال:
The scientist described the structure as fuscohyaline under the microscope.
معنی(example):
مواد فوسکوهیالین اغلب در نمونههای زیستی خاص مشاهده میشوند.
مثال:
Fuscohyaline materials are often observed in certain biological samples.
معنی فارسی کلمه fuscohyaline
:فوسکوهیالین به مادهای اطلاق میشود که ممکن است خاصیت شفاف و رنگ تیرهای داشته باشد و در زیر میکروسکوپ قابل مشاهده است.