معنی فارسی fuseau

B1

فوزو به شکل و حالت خاصی اشاره دارد که معمولاً در هنر و رقص به کار می‌رود.

A term that can refer to a spindle shape or form, often used in artistic or dance contexts.

example
معنی(example):

هنرمند یک فوزو خیره‌کننده نقاشی کرد که غروب را به زیبایی به تصویر کشید.

مثال:

The artist painted a stunning fuseau that captured the sunset beautifully.

معنی(example):

در باله، حفظ یک فوزو مناسب در طول اجراها اهمیت دارد.

مثال:

In ballet, it is important to maintain a proper fuseau during performances.

معنی فارسی کلمه fuseau

:

فوزو به شکل و حالت خاصی اشاره دارد که معمولاً در هنر و رقص به کار می‌رود.