معنی فارسی fussify
B1فوسکردن به معنای بزرگ کردن یا حساس کردن نسبت به مسائلی کوچک است.
To make something cause worry or agitation, often unnecessarily.
- VERB
example
معنی(example):
او تمایل دارد که مشکلات کوچک را بزرگ کند.
مثال:
He tends to fussify minor issues.
معنی(example):
مشکل را بزرگ نکن؛ اینقدر جدی نیست.
مثال:
Don't fussify the problem; it's not that serious.
معنی فارسی کلمه fussify
:فوسکردن به معنای بزرگ کردن یا حساس کردن نسبت به مسائلی کوچک است.