معنی فارسی fussification
B1فوضیزایی، فرآیند ایجاد نگرانی یا ناراحتی غیرضروری در مورد یک موضوع.
The process of making a situation overly complicated or filled with unnecessary concerns.
- NOUN
example
معنی(example):
فوضیزایی وظایف ساده میتواند به سردرگمی غیرضروری منجر شود.
مثال:
The fussification of simple tasks can lead to unnecessary confusion.
معنی(example):
برخی از مردم از فوضیزایی رویدادها لذت میبرند تا آنها را خاصتر کنند.
مثال:
Some people enjoy the fussification of events to make them more special.
معنی فارسی کلمه fussification
:فوضیزایی، فرآیند ایجاد نگرانی یا ناراحتی غیرضروری در مورد یک موضوع.