معنی فارسی gallowsness

B1

احساس جدیت و سنگینی در یک موقعیت، به ویژه در موقعیت‌های اندوهناک یا ملال‌آور.

The quality of being serious or grim, often in a context of death or despair.

example
معنی(example):

سختی و جدیت موقعیت باعث شد همه احساس ناراحتی کنند.

مثال:

The gallowsness of the situation made everyone feel uneasy.

معنی(example):

در ادبیات، جدیت و سختی اغلب حالت روحی افسرده شخصیت‌ها را منعکس می‌کند.

مثال:

In literature, gallowsness often reflects the somber mood of the characters.

معنی فارسی کلمه gallowsness

:

احساس جدیت و سنگینی در یک موقعیت، به ویژه در موقعیت‌های اندوهناک یا ملال‌آور.