معنی فارسی galumph
B1 /ɡəˈlʌmf/گالامف، به معنای رفتن یا حرکت کردن با صدای بلند و سنگین.
To move in a clumsy, heavy way.
- verb
verb
معنی(verb):
To move heavily and clumsily, or with a sense of prancing and triumph.
example
معنی(example):
سگ بزرگ به آرامی در حیاط جلو رفت.
مثال:
The big dog galumphed across the yard.
معنی(example):
با صدای بلندی، او بر روی تخت نرم فرود آمد.
مثال:
With a loud galumph, he landed on the soft bed.
معنی فارسی کلمه galumph
:
گالامف، به معنای رفتن یا حرکت کردن با صدای بلند و سنگین.