معنی فارسی gantlet

B1

گانتلت به مجموعه‌ای از چالش‌ها یا موانع اشاره دارد که افراد باید از آن عبور کنند.

Refers to a series of challenges or obstacles that must be faced.

example
معنی(example):

او در طول مسابقه از میان گانتلت چالش‌ها عبور کرد.

مثال:

He ran through the gantlet of challenges during the competition.

معنی(example):

گانتلت آزمایشی از استقامت و مهارت است.

مثال:

The gantlet is a test of endurance and skill.

معنی فارسی کلمه gantlet

:

گانتلت به مجموعه‌ای از چالش‌ها یا موانع اشاره دارد که افراد باید از آن عبور کنند.