معنی فارسی gappier

B1

گسسته‌تر؛ بیان فاصله و شکاف بیشتر نسبت به حالت عادی.

More gappy; containing more gaps.

example
معنی(example):

نسخه گسسته‌تر داستان هیجان‌انگیزتر است.

مثال:

The gappier version of the story is more exciting.

معنی(example):

او طرح گسسته‌تر را برای بهتر دیدن ترجیح می‌دهد.

مثال:

He prefers the gappier layout for better visibility.

معنی فارسی کلمه gappier

:

گسسته‌تر؛ بیان فاصله و شکاف بیشتر نسبت به حالت عادی.