معنی فارسی gappiest

B1

گسسته‌ترین؛ حالتی که بیشترین فاصله یا شکاف را دارا باشد.

The most gappy; having the greatest number of gaps.

example
معنی(example):

آن حصار گسسته‌ترین است که تا به حال دیده‌ام.

مثال:

That is the gappiest fence I've ever seen.

معنی(example):

در قسمت‌های گسسته‌ترین کتاب، او علاقه‌اش را از دست داد.

مثال:

In the gappiest sections of the book, she lost interest.

معنی فارسی کلمه gappiest

:

گسسته‌ترین؛ حالتی که بیشترین فاصله یا شکاف را دارا باشد.