معنی فارسی gargoyley
B2گارجویلدار، صفتی است برای توصیف چیزی که از لحاظ طراحی یا ظاهر به گارجویلها شباهت دارد.
Having characteristics or design elements reminiscent of gargoyles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی گارجویلدار فواره، بازدیدکنندگان زیادی را جذب کرد.
مثال:
The gargoyley design of the fountain attracted many visitors.
معنی(example):
او آثار هنری را که لمس گارجویلدار داشتند، ترجیح میداد.
مثال:
He preferred artworks that had a gargoyley touch.
معنی فارسی کلمه gargoyley
:
گارجویلدار، صفتی است برای توصیف چیزی که از لحاظ طراحی یا ظاهر به گارجویلها شباهت دارد.