معنی فارسی garigue

B2

گاریگ، نوعی بیابان خشک و سنگی در مدیترانه با پوشش گیاهی خاص.

A type of dry, scrubby terrain typically found in the Mediterranean region, characterized by low vegetation and poor soil.

example
معنی(example):

ما از میان گاریگ پیاده‌روی کردیم و از اکوسیستم منحصر به فرد لذت بردیم.

مثال:

We took a walk through the garigue, enjoying the unique ecosystem.

معنی(example):

گاریگ منزلگاه بسیاری از گونه‌های نادر گیاهی است.

مثال:

The garigue is home to many rare plant species.

معنی فارسی کلمه garigue

: معنی garigue به فارسی

گاریگ، نوعی بیابان خشک و سنگی در مدیترانه با پوشش گیاهی خاص.