معنی فارسی garrigue
B1زمینهای کمعمق و سنگلاخی با پوشش گیاهی مخصوص، در مناطق مدیترانهای.
Shallow, rocky land with specific vegetation found in Mediterranean regions.
- NOUN
example
معنی(example):
گاریگ نوعی از زمین است که در مناطق مدیترانهای معمول است.
مثال:
The garrigue is a type of terrain typical in Mediterranean regions.
معنی(example):
فلور در گاریگ به شرایط خشک سازگار است.
مثال:
The flora in the garrigue is adapted to dry conditions.
معنی فارسی کلمه garrigue
:
زمینهای کمعمق و سنگلاخی با پوشش گیاهی مخصوص، در مناطق مدیترانهای.