معنی فارسی gassit

B1

عبارت غیررسمی برای توصیف عمل آزاد کردن گاز یا تنش.

To let out gas, often used informally to describe relieving tension.

example
معنی(example):

اگر مشکلی دارید، فقط گاز کنید تا استرس را کاهش دهید.

مثال:

If you have a problem, just gassit to relieve stress.

معنی(example):

او پس از یک هفته طولانی در محل کار تصمیم گرفت گاز کند.

مثال:

He decided to gassit after a long week at work.

معنی فارسی کلمه gassit

: معنی gassit به فارسی

عبارت غیررسمی برای توصیف عمل آزاد کردن گاز یا تنش.