معنی فارسی gawky

B1 /ˈɡɔːki/

بی‌دست و پا، به‌ویژه در حالت فیزیکی یا حرکتی، به‌خصوص در دوران نوجوانی.

Awkward in movement or appearance; clumsy.

noun
معنی(noun):

An awkward, ungainly person.

adjective
معنی(adjective):

Awkward, ungainly; lacking grace or dexterity in movement

example
معنی(example):

او در سال‌های نوجوانی خود احساس بی‌دست و پا می‌کرد.

مثال:

He felt gawky during his teenage years.

معنی(example):

نوجوان بی‌دست و پا بر روی پاهای خودش لغزید.

مثال:

The gawky teenager tripped over his own feet.

معنی فارسی کلمه gawky

: معنی gawky به فارسی

بی‌دست و پا، به‌ویژه در حالت فیزیکی یا حرکتی، به‌خصوص در دوران نوجوانی.