معنی فارسی gawp
B1با تعجب و به طور غیرارادی نگاه کردن به چیزی.
To stare in amazement or wonder; to gape.
- verb
verb
معنی(verb):
To stare stupidly or rudely; to gawk.
example
معنی(example):
او آنجا ایستاده بود و با تعجب به نمایش در فروشگاه نگاه میکرد.
مثال:
She stood there gawping at the display in the store.
معنی(example):
او نمیتوانست از دیدن جاذبههای شهر با تعجب نگاه نکند.
مثال:
He couldn't help but gawp at the sights in the city.
معنی فارسی کلمه gawp
:
با تعجب و به طور غیرارادی نگاه کردن به چیزی.