معنی فارسی get off one's bike
A2از دوچرخه پیاده شدن، معمولاً به وضعیت فیزیکی اشاره دارد.
To dismount from a bicycle.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت وقتی به تپه رسید از دوچرخهاش پیاده شود.
مثال:
He decided to get off his bike when he reached the hill.
معنی(example):
شما باید قبل از عبور از خیابان از دوچرخهتان پیاده شوید.
مثال:
You should get off your bike before crossing the street.
معنی فارسی کلمه get off one's bike
:از دوچرخه پیاده شدن، معمولاً به وضعیت فیزیکی اشاره دارد.