معنی فارسی get one's head down

B1

برای تمرکز بر روی کار یا تحصیل و سخت‌کوشی بدون حواس‌پرتی.

To concentrate fully on a task and work hard without distractions.

example
معنی(example):

در فصل امتحانات، باید تمرکز کنم و درس بخوانم.

مثال:

During exam season, I need to get my head down and study.

معنی(example):

زمانی که یک پروژه به مهلت خود نزدیک می‌شود، وقت آن است که تمرکز کنید و کار کنید.

مثال:

When a project is approaching its deadline, it's time to get your head down and work.

معنی فارسی کلمه get one's head down

:

برای تمرکز بر روی کار یا تحصیل و سخت‌کوشی بدون حواس‌پرتی.