معنی فارسی ghostiest

B1

صفت عالی برای توصیف چیزی که بیشترین ویژگی‌های روح مانند را دارد.

Superlative form of ghosty; the most ghost-like.

example
معنی(example):

این خانه‌ی روحی‌ترین در محله است.

مثال:

That is the ghostiest house in the neighborhood.

معنی(example):

در هالووین، می‌گویند این تاریک‌ترین شب سال است.

مثال:

On Halloween, they say this is the ghostiest night of the year.

معنی فارسی کلمه ghostiest

: معنی ghostiest به فارسی

صفت عالی برای توصیف چیزی که بیشترین ویژگی‌های روح مانند را دارد.