معنی فارسی gigmanity
B1جامعهای از افراد که در شغلهای غیررسمی و موقتی فعالیت میکنند و از انعطافپذیری بیشتری در نوع کار خود بهرهمندند.
A community consisting of individuals who engage in gig work, often characterized by shared experiences and resources.
- OTHER
example
معنی(example):
گیگمنیتی اصطلاحی است که برای توصیف یک جامعه از کارگران گیگ به کار میرود.
مثال:
Gigmanity is a term used to describe a community of gig workers.
معنی(example):
گیگمنیتی در حال رشد است زیرا افراد بیشتری به دنبال فرصتهای آزادکاری هستند.
مثال:
The gigmanity is growing as more people seek freelance opportunities.
معنی فارسی کلمه gigmanity
:جامعهای از افراد که در شغلهای غیررسمی و موقتی فعالیت میکنند و از انعطافپذیری بیشتری در نوع کار خود بهرهمندند.