معنی فارسی gimcrackiness
B1کیفیت ذاتی اشیاء بیارزش یا ناپایدار.
The quality of being gaudy or trivial.
- NOUN
example
معنی(example):
بیارزشی این دستگاهها باعث شد که برای کاربران جدی نامناسب باشند.
مثال:
The gimcrackiness of the gadgets made them unsatisfactory for serious users.
معنی(example):
با وجود بیارزشیشان، بسیاری از مردم به خاطر کنجکاوی هنوز آنها را خریدند.
مثال:
Despite their gimcrackiness, many people still bought them out of curiosity.
معنی فارسی کلمه gimcrackiness
:کیفیت ذاتی اشیاء بیارزش یا ناپایدار.